نوشته شده توسط : بارکزهی

 

« تعاريف پرخاشگری»
 
روانشناسي كه اعتقادات نظري متفاوتي دارند در مورد چگونگي تعريف پرخاشگري اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصل اين است كه آيا بايد پرخاشگري را بر اساس پيامد هاي قابل ديدن آن تعريف كنيم يا بر اساس مقاصد شخصي كه آن را نشان مي دهد. گروهي پرخاشگري را رفتاري مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند يا بلقوه مي توانند آسيب برساند. پرخاشگري ممكن است بدني باشد ( زدن – لگدزدن – گاززدن ) يا لفظي ( فرياد زدن – رنجاندن ) يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران ( چيز را به زور گرفتن )،نقطه قوت اين تعريف عيني بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق مي شود . نقطه ضعف آن اين است كه شامل بسياري از رفتار هاي است كه ممكن است بطور معمولي پرخاشگري تلقي نشود. پرخاشگري وسيله اي رفتاري است جهت رسيدن به هدفي ؟ پرخاشگري خصمانه رفتاري است در جهت آسيب رساندن به ديگران بيشتر پرخاشگري هاي بين كودكان كوچك از نوع « وسيله اي» است. اين نوع پرخاشگري به خاطر متعلقات است. كودكان از يكديگر اسباب بازي مي قاپند يكديگر را هل مي دهند تا به اسباب بازي كه مي خواهند بازي كنند يابند. به ندرت اتفاق مي افتد كه كودكان بخواهند به كسي آسيب رسانند يا از روي عصبانيت دست به پرخاشگري بزنند. پرخاشگري را بايد از جرئت ورزي متمايز دانست. جرئت ورزي دفاع از حقوق ( يا متعلقات مانند اينكه ممانعت كودك از اين كه كسي به اسباب بازي اش دست زند )
تغيیرات رشدي
كودكان در 12 ماهگي وقتي با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسيله اي مي كنند
يعني رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازي و متعلقات ديگر است و در ارتباط با
همسالان ابراز مي شود. كودكان گاهي اوقات به والدين و كودكان برزرگتر حمله ور مي شوند،ولي اين گونه پرخاشگري در مقايسه با پرخاشگري با همالان، نسبتاً نا درست. كودكان همچنان كه بهال هاي بيش از مدرسه و مدرسه نزديك مي شوند،كمتر دست به اعمال پرخاشگرانه مي زنند و در نوع پرخاشگري ابراز مي شود غالباً صفمانه است و كمتر« وسيله اي » است. به اين معنا كه كودكان براي به دست آوردن هدف هاي وسيله اي كمتر مستقيماً از حربه هاي جسماني استفاده مي كنند. ولي وقتي كه به كسي حمله لفضي يا بدني مي كنند بشتر امكان دارد كه با قصدي خصمانه اين كار را كرده باشند. پرخاشگري لفظي، است دست كم در سال هايقبل از مدرسه افزايش مي يابد.
ثبات پرخاشگري
هر چند كه سطح پرخاشگري كودكان از موقيعت به موقعيت ديگر فرق مي كند ولي كودكان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. كودكاني كه در سال هاي اوليه به شدت پرخاشگرند به احتمال زياد در جواني و بزرگسالي هم پرخاشگرخواهند بودكودكاني كه پرخاشگر نيستند به احتمال زياد در جواني و در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود. بعضي از مطالعات نشان مي دهد كه ثبات پرخاشگري دختر ها در طول زمان كمتر از پسر هاست و چند
تحقيق ديگر نشان داده است كه دختر ها و پسرها از اين لحاظ تفاوتي ندارند. البته كودكان به
هنگامي كه با وقايع تنش را مثل جدايي پدر و مادريا به دنيا آمدن كودكي جديد رو به رو مي شوند بشتر پرخاشگرمي شوند، ولي پرخاشگري شديد كه بيش از چند ماه طول مي كشد غالباً از تداوم داشتن اين الگوي رفتار است. پرخاشگري در حد معمولي كمتر جاي نگرتني دارد. به خصوص در سال هاي پيش از مدرسه شايد اين اندازه پرخاشگري صرفا نشان دهنده اين مي باشد كه كودك مي خواهد انواع مختلف كنشي متقابل اجتماعي را داشته باشد.
ادراك مقاصد ديگران و رفتار پرخاشگرانه
کودکان درمورد پرخاشگری دیگران بر حسب اینکه آن را عمدی یا تصادفی بدانند متفاوت های متفاوتی میکنند. تحقیقی که پسرهای بسیار پرخاشگر رابا پسر های غیر ذپرخاشگر مقایسه می کند نشان می دهد که سپرهای پر خاشگر احتمالاً از مقاصد دیگران، درکی متفاوت از پسرهای غیر پرخاشگر دارند. بر اساسدرجه بندی معلمان و همالانتعدادیازپسرها در کلاس های دوم، چهارم، ششم به عنوان پرخاشگر یاغیر پرخاشگرطبقه بندی شدند. پس این عده در موقعتی ازمایشی مشاهده شدند که به آنان برای جور کردن قطعات پازل جایزه ای تعلق می گرفت. قرار بر این شد که وقتی که قسمتی از پازل کامل شد پسر بچه دیگری که همدست آزمایشگر بود آ« را به هم بزند، در حات اول پسر بچه آن را عمداً به هم زد؛ در حالت دوم، طوری به هم زد که تصادفی جلوه کند کند در حلت سوم انگیزه پسر بچه مبهم بود.کودکان مورد آزمایش این امکان را داشتند که با خراب کردن پازک این کودک «تلافی» کنند. کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر وقتی احساسی کردند که این کودک عمدا خرابکاری کرده تلافی کردند و حرفن که دیدن عملش غیر عمدی بوده تلافی نکردند.
تفاوت های جنسیتی
پسرها پرخاشگر تر از دختر ها هستند. این تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقریباً در همه سنین و
نیز در غالب حیوانات دیده می شود. بر پسر ها بیش از دختر ها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند.
از سال دوم زندگی این تفاوت ها آشکار می شوند بر اساس مطالعات مشاهده ای در مورد کودکان نوپای بین سنین 1 تا 2 تفاوت های جنسیتی از لحاظ تعدادی پرخاشگری بعد از 18 ماهگی ظاهر می شود وقبل از آن اثری از آن نیست. پسر ها به خصوص وقتی که به آنان حمله می شود یا کسی مزاحم کار هایشان می شود تلافی می کنند. در یک مطالعه مشاهده ای در مورد کودکان پیش از مدرسه پسرها فقط اندکی پیش از دختر ها مورد حمله قرار گرفتند، ولی دو برابر دختر ها تلافی کردند شاید این که پسر بچه بالقوه پرخاشگر است یا می تواند آن را بیاموزد علتی فیزیولوژیک داشته باشد. برای مثال پسران 1 تا 3 سال در کلاس های پیش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان پیش از دختر ها پرخاشگری مورد توجه قرار گرفتند. این توجه گاهی مثبت بود ( لبخند، ملحق شدن به بازی کودکان ) و گاهی تا حدودی منفی ( متوقف کردن کودک یا سر کودک را گرم کردن با چیزی ). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوی که باشد، بیش از بی توجهی به آن باعث تشویق رفتار می شود.
الگوی خانواده و پرخاشگری
خصیصه های ذاتی ماقع که فرد عصبانی م شود، میزان عصبانیت اورا غالباً شخصیت او معین
می کند. حالات فوق العاده حساس، سرکشی،بی دقت پرتحرک یا پرخاشگر بودن می تواند
بخش رشد یافته ای از یک شخصیت سالم و یا در نهایت یک مبارزه جو باشد.نکته مهم اینست که با پی بردن به ضعف رفتاری فرزندتان می توانید پرخاشگری ها را به نقاط قوت تبدیل کنید.وقتی که کودک عصبی در مورد چیزهایی عصبانی می شود که دوست صبور او اصلا به آن موارد توجهی ندارد ،در این صورت شما نیاز به زمان بیشتری دارید تا جایگزین هایی را به جای عصبانیت به او بیاموزید.
مراحل رشد
 زمانی که کودک در مرحله رشد فیزیکی یا اجتماعی قرار دارد زمینه بیشتری برای پرخاشگری و عصبانیت در او ایجاد می شود.مراحل مختلف رشد ،عوامل خشم متفاوتی دارند.وقتی که کودک خود ،که به کاسه توت فرنگی دست درازی کرده ،می گویید«الان اجازه خوردن آنها را نداری»عصبانی می شود.ولی فرزند بزرگتر شما تحمل جواب مشابه را دارد به دلیل اینکه او صبر و بردباری را در خود پرورانده است.
جنسیت
 به طور کلی،پسر ها خشم خود را راحت تر از دخترها ابراز می کنند و شاید یک توجیه فرهنگی برای آن وجود داشته باشد.به احتمال زیاد والدین و مربیان از پسرها فوران خشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشی می کنند در صورتی که گریه رنجورانه یک دختر عصبانی مورد قبول آنهاست.اما کودکان در هر دو جنس نیاز به یادگیری کنترل خشم دارند.
زندگی خانوادگی
 به طور کلی ناراحتی یک کودک به دلیل جدایی والدین ،بیماری ،مرگ ،تولد خواهر یا برادر ،تغییر منزل و یا دیگر اتفاق های مهم زندگی ،اغلب در او پنهان می ماند و با بروز عصبانیت و پرخاشگری به کودک آسیب می رساند.زیرا او احساس می کند مورد آزار و اذیت واقع شده و سعی می کند این احساس را منتقل کند.اگر کودک لطیفه ای برای مهارکردن موقعیت حاد روحی بگوید و یا کوله پشتی برادرش را پرت کند ،برهرحال این رفتارها به میزان زیادی به الگوی رفتاری خانواده اش بستگی دارد.مخصوصا این رفتارها در خانواده هایی شایع است که خشم ،داد و فریاد و پرخاشگری هایی مثل «به هم زدن در» در آنها مشاهده می شود.در بیشتر خانواده هایی که در مقابل احساسات ،اتفاقات و هیجانات ناآرام و سرکوبگر هستند ،الگوی دیگری وجود دارد.الگوی کودکان رفتارهایی است که آنها در اطرافشان می بینند.
با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم
 امروزه بسیاری از خانواده ها ار خشونت و پرخاشگری فرزندان خود شکایت دارند.آنها تمایل دارند که علت این رفتارها را بدانند و راه های پیشگیری و اصلاح رفتار را در این زمینه به کار گیرند. در این نوشتار به تعریف رفتار پرخاشگرانه پرداخته می شود ، انواع آن بیان می گردد و راه های مناسب مقابله با پرخاشگری مورد بررسی قرار می گیرد.
انواع پرخاشگری
 پرخاشگری یک نوع رفتاری است که از خشم و عصبانیت نشأت می گیرد.این رفتار را می توان به دو گروه تقسیم بندی کرد:
-         پرخاشگری خصمانه:
رفتاری است که به منظور صدمه و آزار رساندن به دیگری یا دیگران ابراز می شود و هدف در ان صرفا آزار رساندن است.مثلا کودکی کودک دیگر را می زند و یا در مدارس دیده می شود که زنگ های تفریح ،کودکان در حیاط مدرسه بعضا به کتک کاری می پردازند.
-         پرخاشگری وسیله ای:
رفتاری است که فرد به وسیله آن خواستار به دست آوردن هدفی دیگر است و ابدا قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد.البته در این میان ممکن است لطمه ای نیز به کسی وارد شود. مثلا کودکی بزهکار کیف خانمی را می رباید تا به این وسیله مورد تشویق و تایید گروه همسالان قرار گیرد.ممکن است پرخاشگری جنبه انتقام گیری داشته باشد.یعنی کودکی که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کند ،اکنون با پرخاشگری به کاهش اضطراب خود می پردازد.در این جا پرخاشگری وسیله ای است که کودک با توسل به آن می خواهد به هدف خود یعنی کاهش اضطراب دست یابد.الف-پرخاشگری درونی ب-پرخاشگری بیرونی
چنانچه جهت پرخاشگری به طرف درون باشد ،کودک خشم را به درون خود می افکند و دچار خشم فروخورده می شود.پیامد چنین عملی می تواند افسردگی نیز باشد.کودکان افسرده در واقع از دست خودشان عصبانی هستند.خشم درونی عصبانیت و نارضایتی از خود را به وجود می آورد.خشم بیرونی:کودک ممکن است خشم خود را بصورت رفتارهایی از قبیل فریاد کشیدن ،پا به زمین کوبیدن یا پرتاب کردن اشیا بروز دهد.
علل خشونت و پرخاشگری در کودکان
1.   الگوپذیری کودکان از والدین: یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است.یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشته اند ،همانند الگوهای خود رفتار می کنند.چنانچه پدر یا مادری خلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داشته باشند مسلما فرزندشان نیز پرخاشگر خواهد شد.نکته دیگر این که حتما لازم نیست والدین با خود کودک پرخاشگری کرده باشند.چنانچه او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد ،این گونه رفتار را فرا می گیرد.بنابراین کودکان از طریق مشاهده ،رفتارهای والدین را می آموزند.بر این نکته می توان تاکید کرد که کودکان با چشمان خود می آموزند ؛یعنی آنچه را مشاهده می کنند ،یاد می گیرند ؛حتی اگر آن رفتار بطور مستقیم در مورد خود آنها صورت نگیرد.
2.   کودکان ناکام پرخاشگری می شوند:ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری می انجامد.وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود ،یکی از رفتارهایی که از او سر می زند پرخاشگری است.
3.   اضطراب و پرخاشگری:کودکان مضطرب نمی توانند کودکان آرامی باشند.آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز می دهند ؛البته بلافاصله پشیمان می شوند و از والدین خود عذرخواهی می کنند.اگر از کودک مضطرب بپرسیم که چرا پرخاش می کنی و عصبانی هستی ؛خواهد گفت نمی دانم.
4.   پرخاشگری ،نشانه ای از تضادهای درونی:گاهی کودکان بر سر دوراهی هایی گیر می کنند و نمی دانند کدام راه را انتخاب و این حالت آنها را دچار تعارض ،اضطراب و خشم می کند.
5.   پرخاشگری و افسردگی:پرخاشگری و کج خلقی در کودکان چنانچه با علامت های دیگر همراه باشد ،می تواند نشانه ای از افسردگی باشد که در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک تمام و کمال مورد بررسی قرار گیرد.
6.   پرخاشگری بیماری ها؛مصرف دارو:بعضی از بیماری ها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را بر می انگیزد.
7.   خشونت و مدرسه:گاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت می شوند ؛و این قربانی شدن باعث می شود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند.
 


:: موضوعات مرتبط: تعاريف پرخاشگری , ,
:: بازدید از این مطلب : 178
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 آبان 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد